- محمود طياري - http://tayari.ir -

قالی سلیمان *

قالی سلیمان

بر من آوردند خبر، او زین حوالی می‌رود
او دلی از من نبُرد و، دست خالی می‌رود!
جایگاه عشق، پنهان ماند آخر نزدِ او
در خیالی آمد و با بی‌خیالی می‌رود!
ذرّه پنهان کی بماند آفتابِ عشق را
چون غروب افتد بر بامِ سفالی می‌رود!
من اگر بند- م، پای کس نیافتم بی‌گمان
گردنِ معشوق چون ‌دُرَ و لِئالی۱ می‌رود!
بی مثالی را مثالم، آخرِ هر ماه نیز
ماه، ماه است؛ گرچه تابان، یا هلالی می‌رود!
بوریا (۲) در خانه دارم، دل بر او بندم اگر
با سلیمان (۳) هم سفر او روی قالی می‌رود!
محمود طیاری
رشت. آبان -۹۷
——————————–
۱) لَئالِی – مرواریدها : مفرد: لُؤلُؤ – مرجان.
۲) بوریا: حصیر. زیرانداز
۳) – حضرت سلیمان فرزند و وارث حضرت داود. از پیامبران. قالیچه حضرت منسوب به اوست!

 

اجرای استاد محمود طیاری [1]