- محمود طياري - http://tayari.ir -

زُهره


زُهره

سایه‌ِ بی نقش ست، راه برخانه همسایه نیست.
عشقِ بی پای کسی را مادری جز‌دایه نیست!
در بلندای نگاهت ، بی ستاره مانده ایم.
“زُهره” را در سرهوای خوانش یک آیه نیست!
آسمان را هم کتابی جز در سی جزء نیست
هر جزء سی آیه دارد؛ اصلِ آن بی پایه نیست!
ورشکستِ عشق ماییم؛ عُمر ِما بر باد رفت.
دیدگان را، شاخْ برگِ باغ ، جز ‌آرایه نیست!
ما که اورادی نخواندیم برشیاطین، باختیم.
اهل دل دانند نظر بازان را پیرایه نیست!
مانده بر دیوار، آواری از‌عشق و دوستی
از خرابْ آبادِ دل‌، کوچید سار و، سایه نیست!
عاشقان را بال و پر بشکسته بینم، از چه رو…
وای بر‌ما،عشقِ خوبان، جزوی از‌سرمایه نیست!
محمود طیاری
رشت . مهر- ۹۷