خرداد ۱۱
سجاد صاحبان زند
نگاهی به کتاب رمان سینما، نوشته محمود طیاری
نشر قطره/۱۳۸۳
« رمان سینما» را میتوان از دو جهت مورد بررسی قرار داد. اول آن روایتی است که کتاب را در بر میگیرد و دوم زبان و نثر ویژه آن است. البته بررسی هرکدام از این مقولهها، قطعا به ارزیابی واحدی از کتاب می انجامد و آنها را نمیتوان چندان از هم مجزا دانست؛ زبان به روایت منجر میشود و روایت به زبان.
این کتاب را میتوان روایتی نوستالژیک دانست. میانه مردی، در قالب دانای کل، گذشته خود را مینگارد.او روایت خود را از لحظه ی تولد مینویسد و ازهمین جاست که میتوان دانای کل بودن او را دریافت. بهطور قطع هیچ کس لحظه تولد خود را به یاد ندارد. هیچ کس نمیداند که پیش ازتولدش، قابله به اطرافیانش و مادرش چه گفته است. این اطلاعات را فقط میتوان از دیگران دریافت. راوی اما به کسی اشاره نمیکند.به هر رو او فراتر از زمان و مکان حرکت میکند و به این ترتیب، چندان عمل بی توجیهی انجام نمیدهد. راوی دانای کل، حتی میتواند پیش از تولد خود را نیز روایت کند.
به این ترتیب راوی از لحظه تولد، شروع به روایت میکند.اما پایان داستان، مرگ راوی نیست، که اتفاق خود « رمان سینما ست».« زنم پوزحندی زد و گفت:” داشتن سه تا مهسا، بهتر از داشتن یک قلب نیست؟» و قیچی باغبانی را جای آن سه نشاند. در بازپسین دم، فقط توانستم بگویم: کاش میدانستم تو کدامینی؟ و رمان سینما از دستم افتاد». و در نتیجه روایت تمام نمیشود و شروع آن خود میتواند ابتدای کتاب باشد. ادامه مطلب
Print This Post
دی ۲۵
الهام نامی
نگاهی به نمایشنامه «مستر موش»
«مونولوگ مقام منیع، مردک کله مازو رو، میبرم آخرنمایش. نترس! اگه مخاطب منه، موتورش میکشه پیام رو، آخر بازی هم که شده، بگیره. خب سفارش دیگهای نداری؟ راستی آن جمله « دنیای کوتولهها، شأن خالقان آثار ماندگار وهوشمند و، برنمیتابه» رو حذفش میکنم. « تقسیم غنائم کوچک در سفره خانه تئاتر، سابقه نحوستی داره» رو هم همینطور! واسه چی می خوام برش دارم ؟ای بابا، قضییه موش و گربه عبید زاکانی رو تداعی میکنه! آقا اینقدراستاد به نافمون نبند؛ حرفت رو بزن! چیزی نداری بگی؟ خب به وقتش زنگ بزن. گفتم که هروقت دلت خواست تماس بگیر.»
این ها جملاتیاند از نمایشنامه «بکتاش» اثر محمود طیاری،هنگامی که شخصیت نویسنده با ناشرآثارش مشغول گفتگوی تلفنی است.این نویسنده که همان «بکتاش»شخصیت اصلی نمایشنامه « مسترموش » به قلم محمود طیاری است، به نوعی بازتاب دهنده اندیشه جست وجو گر نمایشنامه نویس است. « بکتاش» داستان موجز و در عین حال عمیقی را در قالب ساختاری مختص طیاری، با همان فضای مملو از درک بصری، تنشهای غیرسطحی و بازیهای زبانی در دیالوگ نویسی دنبال می کند.
«بکتاش» شخصیت اصلی این نمایشنامه و همسر سایقش اکرم، صاحب دو فرزند به نامهای الی و بهزاد هستند. الی به همراه همسر و فرزندش و درخارج از کشور زندگی میکنند. و بهزاد و همسرش نیز ساکن شمالند. اکرم پس از متارکه ازدواج کرده است و اکنون تصمیم دارد با فراهم کردن شرایط ازدواج برای بکتاش، او را از تنهایی نجات دهد. به همین دلیل همراه با خانواده دختری که برای ازدواج با بکتاش در نظر گرفته، راهی شمال می شوند. بکتاش که سفارش بازنویسی نمایشنامهای را پذیرفته است ، در حین آمد و شد مهمانان و اتفاقاتی که جریان دارد، برای سرنوشت شخصیتهای نمایشنامهاش با توجه به زندگی اطرافیان، تصمیم میگیرد.
طیاری با دقت و حوصله کم نظیری از ذهن سیال و افسار گسیخته خود به متنی با شالودهای منسجم می رسد. شخصیتها به موقع و در انتخابها و گفت و شنود خود و دیگران پرداخته میشوند. اما آنچه طی خواندن متن، بیشتر از همه مخاطب را با هر کلمه ، جمله و عبارت خود همراه می سازد، قدرت نویسنده در به کارگیری زبان متناسب با شناسنامه هر شخصیت و تفکیک کردن دنیای ویژه آدمها ست. در لا به لای این درون مایههای اجتماعی میتوان به دغدغه اختلاف طبقاتی بین آدمهایی که جامعه اطراف بکتاش را به عنوان یک نویسنده تشکیل میدهد ، توجه کرد.
ادامه مطلب
Print This Post
شهریور ۲۴
دربارهی کتاب «قهرمان تا نویسنده»
نوشتهی محمود طیاری

کتاب قهرمان تا نویسنده، تازهترین اثر محمود طیاری
محمود طیاری پس از انتشار تازهترین اثر خود در بهار۸۸ که نشر افراز عهدهدار چاپ و نشر آن بود، به بازگشایی محتواییِ این کتاب، که در پنج دفتر تدوین و تألیف شده، پرداخت؛ و گوشههایی از نظرگاههای خود را با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در میان گذاشت.
طیاری در توضیح ویژگی کتاب «قهرمان تا نویسنده» گفت:
برای آنهایی که چیزهایی دربارهی ادبیات دههی چهل تاکنون، اعم از شعر و داستان، نقد و نظر و نمایش، میخواهند بدانند؛ و خیال آشنا شدن با دیدگاه غالب و جمع، و نیز درک و برداشت مستقل یک نویسنده – در این زمینهها را دارند، کتاب «قهرمان تا نویسنده»، نه یک مخزن اسرار، اما شاید صندوقچهی رازهایی سر به مُهر، در شیوهی پردازش و خلق آثار و پرسهی دیرپای نویسنده درجهان بی مرزِ واقعیت و خیال، و نمایشگر دورهی تکوین و شکل بندیهای زبان و شکار لحظه و معانیِ بیان است.
قهرمان تا نویسنده، اثری نیمه پژوهشی – تئوریک؛ به فشردهگیِ یک دورهی ادبی- است و قابلیت طرح در مقاطع آموزش آکادمیکِ ادب و هنر را دارد.
این کتاب در پنج دفتر و ۳۲۸ صفحه، دارای فهرست اعلام نیز هست، به عبارتی نام بسیاری از چهرههای بالندهی ادب و هنر معاصر به ویژه دههی چهل تا کنون، در این کتاب فهرست شده است و جایگاهِ بخشی از مترجمان و منتقدان نیز در این کتاب، به احترام نامشان لحاظ شده است.
طیاری در پاسخ به چگونگی مطالب مندرج و فهرستِ بخشی از دفترهای پنج گانه، به شرح تفصیلی این دفترها پرداخت.
دفتر یکم : شامل ده گفتوشنود، و بازپرداخت به یک چهره است.
«آفرینشِ ازلی و آیندهی منتظر»: بُرشی کوتاه و تراژیک از زندگی یک چهره ادبی[خسرو گلسرخی ] است که بعدها سیاسی، اما ماندگار شد! ادامه مطلب
Print This Post
مرداد ۲۵
چاقو ضامن آهو است!
[نمایش روستایی در هشت تابلو]
دختر مثل کفتره.بگیرش زود، وگرنه میپره!
در این نمایش، دختری به خاطر دلبستگی به مادر، با درک بالندهای از کار در روستا، به پسری نه دوره گرد، اما عاشق آب و بندر، که هفت سالی هم او را نشانده و راهیی آبادان است، “نه!” میگوید :
“مادرم دلش به دو چیز خوشه . به من و این چوب بستی که باهاش حصیر میبافه. اگه خیال میکنی حرفت به من کارگره، در اشتباهی. ولش نمیکنم بیام ، دق مرگ شه!”
“چاقو، ضامنِ آهوست!” نوشتهی محمود طیاری، که بیست و سومین اثر نمایشیِ اوست، به تأکید نویسنده و لابد به خاطرِ”رویکردِ کارگردانها به متونِ اقتباسی یا مندرآوردی“، سالهاست معطلِ اجرا مانده است!
Print This Post
اردیبهشت ۱۱
خط داستانی ِمسترموش/نمایش نامه
موشها در پروژهی گاز رسانی، حفر و نصبِ اگوی فاضلاب شهری، با نفوذ در منازل و انبارها، بیشترین سهم را از آذوقه و خواربار میبرند؛ و از آنجا که در فرمول مرگ موش، از ُقرص تا اسپری و … دست ُبرده شده، با هیچ تمهیدی نمیشود از بین ُبردشان؛ و چون یک رنگ و هم شکلِ اند، تا زمانی که دیده میشوند، امر برما مشتبه؛ یک، برابر جمع و، جمع، حضوری غایب و نمایشی دارد!
مرگشان توهّمی بیش نیست؛ کافیاست برای چند لحظه، عبوری منفرد، در گذر از لانه کنند؛ یا از بزنگاه خود بیرون بزنند! تا ما گیج و حیران به انکارِ مرگشان بنشینیم؛
و بازی تله – موش را از سر بگیریم! ادامه مطلب
Print This Post
اردیبهشت ۰۱

آثار تازهی محمود طیاری در نمایشگاه کتاب تهران عرضه میشود.
به گزارش خبرنگار بخش کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دو نمایشنامهی «اپرای پیاز» و «مستر موش» و کتاب «قهرمان تا نویسنده» از آثار این نویسنده هستند که در نمایشگاه ارائه خواهند شد.
به گفتهی طیاری، «قهرمان تا نویسنده» کتابی شبه پژوهشی – تئوریک است در پنج دفتر ۳۲۸ صفحهیی شامل «گفتوگو، نقد، نظر» و یادمانهای تلخ و شیرین و سوگمان چهرههای مطرح ادب و هنر معاصر از دههی ۴۰ تاکنون.
او همچنین گفت، در این کتاب بر گونهای از «مینیدایرهالمعارف» بودنش که قابلیت تدریس در دورههای آموزش آکادمیک ادب و هنر را دارد، تأکید دارد.
«اپرای پیاز» هم برندهی جایزهی اول نخستین دورهی انتخاب متون برتر ادبیات نمایشی ایران در سال ۸۴ و «مستر موش» جزو پنج متن برتر دورهی دوم جایزه در سال ۸۶ است.
طیاری در توضیحی دربارهی «اپرای پیاز» گفت: این اثر که به فاصلهی هفت سال از انتشار داستان کوتاه «شیروانی در باد» نوشته شده، دو زمان از مقاطع سنی و تجربی آدمها، بنمایهی قصه و نمایش میشود. قصه چیزی را در حال فروپاشی نشان میدهد؛ اما نمایشنامه تأثیرات جنبی و عملکنندهی آنرا بیان میکند. جنگ فضای غالب هر دوست؛ اما در نمایشنامه حالت پسزمینه دارد. کودک در قصه فقط پنج سال دارد. در رؤیاست و با یک کودکستان تنهایی، آواز میخواند و با یک اسب چوبی به دریا میزند و سوار قایق میشود و در موج پارو میزند و به جزیرهای زیبا میرسد؛ اما افسوس که از خواب میپرد! او هفت سال بعد، در نمایش «اپرای پیاز» پرداخت میشود. حالا بخشی از واقعیت را دریافته؛ عوارض جنگ و فروپاشی را دیده و به دنبال تکه زمینی میگردد که زیر پایش سفت باشد! او در جستوجوی تاریخ و یادمانهای خود است و نمیخواهد آنرا از این پس، در جغرافیای درد جستوجو کند.
وی همچنین عنوان کرد: به آن دسته از «بدلنویسهای خبری رسانهها» میخواهم این توجه را بدهم که خبرهایی از این دست را پوچمغز نکنند و اولویت درج خبر را به دوستداران «کمند» خود، که نه کماند، ندهند!
آثار یادشده از سوی نشر افراز در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران توزیع میشوند.
محمود طیاری متولد نوزدهم اسفندماه سال ۱۳۱۷ در رشت است و از آثار پیشین او به «خانهی فلزی»، «طرحها و کلاغها»، «کاکا» و «پس گل من کو» میتوان اشاره کرد.
به نقل از
isna.ir
Print This Post
آذر ۰۸
کلک/ ۱۳۸۰
انتشارمجموعه ۱۲نمایشنامه تک پرده از محمود طیاری نویسنده پرسابقه تئاتر ایران فرصت مغتنمی است برای اهلنمایش و کوشندگانِ این راه و خطه ، اعم از بازیگر و طراح صحنه تا چهره پرداز و کارگردان، بویژه آنها که بخیه بر چشم و چسب بر دهان دارند و ساحتِ تئاتر ملی را با هویت باختگی شان آلوده اند .طیاری در اشاره به کارُبردِ متن ، جایی گفته است :
( اینها” بدل کارها”خویِ متن گریزی شان را به متن ستیزی کشانده و در پستو و پسِ پشت، یا خود ” سری دوزیِ” نوشتاری میکنند ، یا متون آشنای ادبیات نمایشی غرب را با اجرا های بی رمق و اقتباسی و مسروقه ی خود بی اعتبار می سازند وبا سازهای زهی و بادی، انگشت اشاره به جایگاهِ انگشت شمارِ چند نمایشنامه نویس حرفه ای و قدیمیتئاتر میگیرند و در کارِ حذفِ آنان و الگو سازیِ خودند :
” بله ، ما نمایشنامه نویس نداریم ” نه که خودمان بلدیم بچاپیم ! ” )
ادامه مطلب
Print This Post