اردیبهشت ۲۱


آتش دل???

آنچنان دل زده از عالم و آدم شده‌ام
که به پای تو زیادی زخودم کم شده‌ام
شعر را سر زده در پای تو پرپر کردم
به یکی ناز چه شد، پای به سر خم شده‌ام
آنچه از دست بشد، پای تو بنوشته نشد
جان به سر دل به کف و، غرقِ به ماتم شده‌ام
آنچنان سوخته‌ای بال و پرم، زآتش دل
که به نفرین تو، آخر به جهنم شده‌ام
شب و روزم همه شد راه به جایی نبرم
گوشه بگرفته و با یادِ تو همدم شده‌ام
عشق را خطبه بخوانند به وصل دو نگاه
نشد از حجله درآیی، نه که محرم شده‌ام
مگر از دست دهم یار دل آزارم را
که خود‌آزار به پای تو پُر از غم شده‌ام!
ا???
محمود طیاری
بیست و پنجم مهر ۹۸

نوشته شده توسط admin


نظر بدهید