تیر ۱۶


دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵
سفرنامه طیاری هنرمند گیلانی به آمریکا وارد بازار شد.

به گزارش پایگاه خبری رشت پرس، کتاب «با Ellie در واشینگتن دی‌سی» (پانوشت سفر آمریکا) نوشته محمود طیاری از سوی انتشارات مازیار منتشر و راهی بازار نشر شد.
این کتاب سفرنامه محمود طیاری به آمریکاست، البته با سبکی متفاوت! محمود طیاری نوزدهم اسفند ۱۳۱۷ در رشت زاده شد. اولین ‌مجموعه داستان‌های ‌کوتاه وی «خانه فلزی» – شامل پانزده داستان، دو نمایشِ تک‌پرده و یک طرح – در پاییز ۱۳۴۱، مجموعه طرح‌های روستایی «کلاغ‌ها (۱۳۴۴)، سال ۱۳۴۶ مجموعه داستان «کاکا» و در ۱۳۵۰ دو کتاب «صدای شیر» و نمایشنامه «گلبانگ- نوشته ۱۳۴۰» را روانه بازار نشر کرد.
طیاری در دوره اول فعالیت هنری خود، نویسنده‌ای مطرح و دارای ویژگی و آثار قابل بحث بود. او پس از یک دوره سکوت، به دوره دوم فعالیت ادبی خود رسید. طیاری با چاپ «تا زیر میز فرمانده» در خرداد ۱۳۵۷ و نمایش «مار خانگی» در سال ۵۸ حضوری پررنگ در چاپ آثار نمایشی از خود نشان داد.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«… تو نسبت به وضع من فقط می‌توانی کنجکاو باشی. مثل یک جور نگاه کردن به آسمان است. می‌بینی که ابرها دارند جابه‌جا می‌شوند. فقط می‌توانی احتمال یک روز بارانی یا آفتابی را بدهی. کار دیگری از دستت ساخته نیست.»

کتاب ۱۲۶ صفحه‌ای «با Ellie در واشینگتن دی سی» در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و با بهای ۷۰۰۰ تومان از سوی انتشارات مازیار منتشر و راهی بازار کتاب شد.خبرگزاری مهر
انتهای پیام/

Print This Post Print This Post

اردیبهشت ۱۹

مجموعه داستان “تراس کافه ژاله” را در نمایشگاه کتاب تهران – ۱۳۹۴ از غرفه انتشارات افراز بخواهید.

مجموعه شعر “کولی و ماه ” را در نمایشگاه کتاب تهران – ۱۳۹۴ از غرفه انتشارات افراز بخواهید.

Print This Post Print This Post

دی ۲۹

نام کتاب: اپرای پیاز
نمایشنامه : سه پرده
نویسنده :محمود طیاری
چاپ اول: ۱۳۸۷
انتشارات : افراز

آگوستو بووال می گوید:
« همه ما هنرمندیم.‌ با اجرای تئاتر می آموزیم تا آنچه بدیهی است اما نمی‌بینیم را به تماشا بنشینیم.‌ زیرا عادت کرده ایم که فقط نگاه کنیم . آنچه برای ما آشناست نادیده می ماند . اجرای تئاتر پرتو نوری است بر صحنه ی زندگی روزانه.»

کتاب اپرای پیاز نمایشنامه ای است از محمود طیاری، نویسنده و شاعر و نمایشنامه نویس گیلانی.
اپرای پیاز در نخستین دوره ی انتخاب متون برتر ادبیات نمایشی ایران، برنده جایزه اول شده است.
طیاری هوشمندانه نام اپرای پیاز را انتخاب کرده است. پیاز لایه لایه است. مثل زندگی. مثل تمام دیالوگ های گفتارمان. و هر لایه لایه ی آن نجوایی دارد و اسراری ناگفته. بازش که می کنی اشک در می آورد.
گونتر گراس در کتاب در حال کندن پوست پیاز می گوید:
« پیاز پوست های زیادی دارد. تعدادشان بسیار است. پیاز خرد شده اشک انسان را در می آورد. هنگام پوست کندن است که حقیقت را بیان می کند. زیر اولین پوست خشک با صدای قرچ و قوروچ، پوست دیگری جا گرفته و راه را برای پوست بعدی باز می کند. پوست های زیرین منتظرند و نجوا می کنند. هر پوست واژه های ناگفته را بیان می کند.»
به نظر می رسد طیاری با انتخاب نام اپرای پیاز خواسته بیانگر این باشد که هر لایه پیاز سخنی و آوازی دارد. مثل هر نسل از انسان ها که باید جا برای نجوای نسل دیگر باز کنند. گویی نسل جوان تر و تازه و مگو در داخل پیاز نشسته است و نجوایش را باید شنید. و گاه اپرا و آواز این دو نسل برای یکدیگر غیر قابل درک می شود یا توهم به نظر می رسد.محمود طیاری در نمایشنامه اپرای پیاز زبانی آمیخته به طنز دارد. اشک نسل گذشته را با تمثیلی از پیاز به تصویر می کشد و تلخی را چاشنیِ جملات طنز و محاوره های عادی می کند.
نمایشنامه در سه پرده نوشته شده است. مردی نویسنده و بازنشسته با دخترش «الی» زندگی می کند و تصویر ازهم پاشیدگی زندگی او و طلاق توافقی با همسرش را نشان می دهد.
در پرده ی اول ( ص ۲۶ ) با کلامی بسیار کوتاه، الی با حرکتی سریع و تغییر فرم روسری نقش مادر را بازی می کند و عصبی بودن مادر را نشان می دهد. در جای دیگر ( ص ۲۹ ) دوباره صحنه ی بی کلامی را شرح می دهد که پسرکی با پاهای فلک شده در مدرسه بیست ضربه شلاق می خورد و اشاره به بازنشستگی با بیست سال دارد. انگار آخرین ضربه ی شلاق زندگی است که باز به عدد بیست و از هم پاشیدن خانواده ختم می شود.
در پرده سوم نمایشنامه، طیاری دست به کاری بسیار بدیع می زند. الی در نقش دختر در متن نمایشنامه نویسنده را نقد می کند. شاید هدف نوعی گره واکردن است. الی معترض است که در متن نمایشنامه برخوردی با مادرش نداشته است و پدر ناخود آگاه الی را از مادرش حتا در نوشته ها دور می کند. این در هم آمیختن تخیل و واقعیت ذهن خواننده را به بازی می گیرد. انگار نویسنده خودش با ناخود آگاهش درگیر است. در اوایل نمایشنامه از بی خیالی زن می گوید. و در پایان اعتراضی به خودش و به کمرنگ بودن نقش زن در جامعه دارد.
« الی: تو فقط تو نوشته هات می تونی منو حذف کنی. مثل پرده ی آخر همین بازی.که اگه به موقع نمی جنبیدم ، مثل مادرم شوت می شدم بیرون!”
مرد:تو حق نداری نوشته های منو بخوونی.
الی: تو نمایشت، حتا یک برخورد کوچیک بین من و مامانم نیست.
چرا هیچ وقت ما به هم نمی رسیم؟
مرد: اما تو انگار همین حالا اونو دیدی!
الی: این خواست خودم بود، نه شما!
مرد: این اتفاق از پیش افتاده. شما راهتون از هم جدا شده، شما دیگه هیچ وقت به هم نمی رسین. مگه در یک نقطه…»
درخشان ترین و بیشترین کلام طیاری در سطرهای بی کلام نمایشنامه نوشته شده است:
در صحنه ی تغییر فرم روسری الی و تبدیل شدن به مادر(ص ۲۶ )
در خاطرات کودکی و شلاق خوردن بی کلام ( ص ۲۹ )
در صحنه ای که یک ریسه پیاز به گردن داماد آویخته است. مرد با یک بغل کتاب و چند شاخه گل سیاه از خانه بیرون می آید…شاخه های گل سیاه به زیر پای عروس می افتد.( ص ۴۰ )
گویی ارمغان مرد روشنفکر و نویسنده به زن جز گل سیاه نیست.
شگردهای هوشمندانه در طول کتاب و آمیختن تخیل و واقعیت خواندنی اش می کند. طنز تلخ و بوی تنهایی که در لایه لایه کتاب جریان دارد، حکایت اشک نسل گذشته و فریاد نسل جدید است.

« و گریه
هیزم خیسی است
در حالِ گرفتن »

از کتاب.

——————————–مریم اسحاقی

این متن به قلم و  اهتمام خانم مریم اسحاقی،  به نقل از سایت ایشان در اینجا آورده می شود؛ با تاکیدی بر درستی نگاه ایشان ، با استناد به قولی  از -:

گشودن راز ،

بی شباهت به پوست کندن پیاز نیست؛

هر لایه آن ، اشکی تازه می آورد!

محمود طیاری

Print This Post Print This Post

مرداد ۳۱

منبع: هنر آنلاین

کتاب ˝طرح‌های روستایی کلاغ‌ها˝ اثر محمود طیاری بعد از ۴۹ سال این بار در هیأتی نو و ضمایمی چند منتشر شد.

۱۳۹۳ دوشنبه ۲۰ مرداد ساعت ۰۸:۳۷

سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب”طرح‌های روستایی – کلاغ‌ها” اثر محمود طیاری نویسنده، نمایشنامه‌نویس و شاعرمعاصر که قریب به نیم قرن از انتشار نخست آن می‌گذرد این بار همراه با ضمایمی تازه در نشر افراز منتشر شده است.

طیاری از نویسندگانی بود که در دهه چهل نظرات بسیاری را به واسطه آثارش به خود جلب کرده بود. احمد شاملو در مجله خوشه (۱۳۴۶) می‌نویسد: “در مجموعه اخیر “کاکا”، طیاری چند اثر خیلی خوب دارد و نشان می دهد که او با همه جوانی از خیلی از نام‌آوران (بند و بست چی) تهران موفق‌تر است و حالا چه باک که در جریده‌های ماهانه و هفته‌نامه و سه ماهنامه اسمش را چون دیگر جوانان با بسم الله می‌برند و رم کردن و نگفتنی.”

مشرف آزاد تهرانی(م.آزاد) در شماره ۷ زمستان ۴۲ مجله آرش می‌نویسد:”محمود طیاری، تنها آدمی است که به مسئله خانواده ساده و حسابی رسیده است. خانواده امروز، در شهرستان گرفتاری ها، غم و غصه ها و جدایی با نسل ها. بالزاک بازی و فاکنر بازی و فلسفه زوال و این حرفها نه. اختلاف ساده و محسوس پدر و فرزند. ریشه کینه ها و اختلاف ها. در قصه از هیچ شروع شد قدرت او را در بیان ساده و قوی و تحلیل و پیش بردن حادثه و پایان دشوار می بینید.” ادامه مطلب

Print This Post Print This Post

اردیبهشت ۱۱

چاپ دوم مجموعه طرح‌های روستایی «کلاغ‌ها» اثر محمود طیاری که اولین‌بار در تیرماه ۱۳۴۴ منتشر شده بود، در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود.

این نویسنده در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عنوان کرد: تازه‌ترین کتابی که از من در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به اهتمام نشر افراز عرضه می‌شود، چاپ دوم مجموعه طرح‌های روستایی «کلاغ‌ها» است. این اثر که در بازار کتاب نایاب شده بود، اولین‌بار در تیرماه ۱۳۴۴ منتشر و در آن زمان، از سوی محافل ادبی و رسانه‌ها تحسین شد و بابی بدیع و نو در ایجاد شاکله ادبیات روستایی گشود.

او افزود: علاوه بر این کتاب، سه‌گانه نمایش «مارنقره»، «چل‌گیس خاتون» و «عروس زره‌پوش» به همراه هفت کتاب نمایش «جاده آرامگاه»، «چکمه‌های بلند سرخ ستاره‌کوب»، «چاقو ضامن آهوست»، «گلبانگ»، «گل‌های بابا آدم»، «پس گل من کو» و «صندلی چرخدار» در پکیج پیشنهادی ۱۰ کتاب نمایش گنجانده شده و چاپ آن در دستور کار انتشارات افراز است.

طیاری درباره خط داستانی و مضمون تریلوژی (سه‌گانه) نمایش «مارنقره»، «چل گیس خاتون» و «عروس زره‌پوش» می‌نویسد: «خط داستانی «مارنقره»: المیرا، چیترا، خاور (دختران پیرخارکن) در یک کلبه جنگلی، که با برگ و گیاه آذین شده، زندگی می‌کنند. المیرا در آب‌های برکه، ماری می‌بیند و “در حالی که تنها یک گل سرخ بین‌شان فاصله بوده”، مار به او عاشق می‌شود و به خواستگاری‌اش می‌آید. پدر و دو دیگر دخترانش از این وصلت ناراضی‌اند، اما المیرا تن به زناشویی با مار می‌دهد و مار (که پوستی نرم و نقره و دهانی سحرآمیز، با یک جنگل آوازهای نخوانده دارد) در حجله به سرداری با گیسوان جنگلی انبوه (که مسلح است و نشان از “نقره” بر پشت و بر سینه دارد) بدل می‌شود که با قیصر می‌ستیزد و با غلامان او درگیر است و این رازی است که المیرا با خود دارد. خواهرها به بهانه همدردی با او می‌ستیزند، اما او با “آگاهی” و “رازدانی” و هدایایی که از طرف “مارنقره: همسرش” برایشان آورده؛ (عصای نقره: که خالی از حکمت نیست، از برای پدر)، (جعبه آرایش: که با آن باید خود را بیاراید. از برای خاور) و (کتاب گویا: که با آن باید خود را بسازد؛ و به گذشته و حال اشراف دارد و آینده را نیز می‌گوید، از برای چیترا) بر آنان پیشی می‌گیرد و توطئه خاور (که قدرستیز نیز هست) نقش بر آب می‌شود.

خط داستانی «چل‌گیس خاتون»: المیرا پس از چالشی با خواهران، از مرحله «آگاهی» و «رازدانی» به مرحله «روان‌پالایی» می‌رسد. سردار، مارنقره (شوهر) که به دست «دیوان» گرفتار آمده، در سردابه‌ای به چهل سنجاق طلسم‌شده؛ المیرا (که به چل‌گیس، خاتون، بانو، زرینه‌موی تغییر نام داده) در جست‌وجوی طلسم و به کار شکستن آن است. او چهل شبانه‌روز، به حالت جذبه و رقص و سماع، هر شب سنجاقی از پیکره فرعونیِ سردار باز می‌کند. شب آخر، یک سنجاق بیش نمانده، تندیس خفته سردار، به کنیز سیه‌چرده می‌سپارد و خود به حمام می‌رود تا تن‌شویه کند (که پاکی خراج هفت مملکت است و من به چرکابه خود بی‌مملکتم!) کنیز که آیین “پاگشایی” از خاتون یاد گرفته به حالت جذبه دروغین می‌رقصد و آن یک سنجاق نیز می‌گشاید.

سردار عطسه‌ای می‌کند و برمی‌خیزد و به تعظیم، کنیز جای خاتون می‌گیرد و او سوگلی حرم و بانوی قصر فیروزه می‌شود. در این نمایش نیز، خاتون، یا زرینه‌موی، که کامله‌زنی است عاقل و به چهل عقل آراسته: (چهل عقل اگر می‌داشتم، باز خرده عقل تو مرا کم، حال که تو را دارم، چه غم!) با صورتکی که به چهره می‌زند، به کمک انگشتری خود، توطئه کنیز بر سردار آشکار می‌کند، اما چون دیرهنگام بر کنیز چیره شده، سردار به سرزمین “دیوان” تبعید می‌شود و او به جست‌وجوی عشق خود به آن سرزمین می‌رود.

خط داستانیِ «عروس زره‌پوش»: زرینه‌موی (المیرا، چل‌گیس، بانو، خاتون، زن، دختر) در سرزمین دیوان، و به جست‌وجوی سردار (مارنقره – شوهر) به رازی خوف‌ناک وقوف می‌یابد: سردار بخشی از حافظه تاریخی خود را از دست داده، با دیوان شکم‌باره به سازش رسیده؛ لقمه از چپ و راست می‌گیرد: (دیوزادی صاحب دیوان، با دفتر و دستکی چند، اما ایوان معرفتش بلند) که در لحظه تاریخیِ وقوفِ به خود، با دختر می‌گوید: (چه معرفتی که غلام به خدمت دیوان واگذاشته‌ام تا خورده شود.) او با پدر و مادری که هر دو دیواند؛ و قصدِ خوردن غلام و بعد عروس زره‌پوش خود (خاتون) می‌کنند؛ و در شادخواری‌ها با سایه‌هایی بر دیوار می‌رقصند و می‌خوانند: (چون پخته و خام خورده باید؛ از آدمیان مرده باید!) بانو را در سایه امن خود دارد! او در این خانه، نقش یک “عروس مردنی” را باید بازی کند تا گوشت تن خود به زیر دندان‌های تیز آنان نیاورده و خورده نشود! اما او: (بانو، خاتون، زرینه‌موی، المیرا، دختر) در چالشی دیگر به ستیز با سردار برمی‌خیزد و بر او و حافظه خفته‌اش می‌شورد و به بیدارچشمی او می‌نشیند و آن‌گاه که سردار شأن و جایگاه دوباره خود می‌یابد، به یادمان غلام (که برترین شأن و جایگاه را در این نمایش دارد) بر ترک اسب او می‌نشیند و با هم به سوی آینده می‌تازند!» ادامه مطلب

Print This Post Print This Post

فروردین ۲۶

در باره‌ی نویسنده
محمود طیاری، یکی از سرشناس‌ترین و دوست داشتنی‌ترین چهره‌های ادبی معاصر شمال ایران است.
آثار محمود طیاری بدون هیچ تردیدی، ضمن ایرانی بودن، سرشار است از عطرشمال، و رنگامیزی‌های شمال، و نیز غم‌ها و شادی‌های مردم خوب شمال.
شاید ما که پرورش یافته‌ی شمال میهن هستیم، این عطر و رنگ آمیزی غریب را با این شدت احساس می‌کنیم، و مردم سایر نقاط  ایران، مانند ما، گرفتار تصویر‌های ساده و زیبای شمالی طیاری نشوند، اما به هر حال، گمان نمی ‌برم که از میان ِایران گشتگان و آشنایان با شمال، کسی بتواند اصالت آثار طیاری را انکار کند.
سازمان همگام با کودکان و نوجوانان، سربلند است که یکی از آثار زیبا، ساده، مهربان و آهنگین محمود طیاری را برای کودکان منتشر می‌کند. نادر ابراهیمی

Print This Post Print This Post

تیر ۰۹
روی جلد کتاب کودکان خروس بال طلا؛ نوشته محمود طیاری

روی جلد کتاب کودکان خروس بال طلا؛ نوشته‌ی محمود طیاری

نایاب
—–

پشت جلدِ خروس بال طلا، که به قلم زنده‌یاد  نادر ابراهیمی به سال ۶۹ تحریر، به ‌اهتمام شرکت همگام با کودکان و نوجوانان، به تیراژ ۱۵۰۰۰ نسخه، منتشر ، در همان سال نایاب شد.

تصویری از متن کتاب


در باره‌ی نویسنده

محمود طیاری، یکی از سرشناس‌ترین و دوست داشتنی‌ترین چهره‌های ادبی معاصر شمال ایران است.
آثار محمود طیاری، بدون هیچ تردیدی، ضمن ایرانی بودن، سرشار است از عطرشمال، و رنگامیزی‌های شمال، و نیز غم‌ها و شادی‌های مردم خوب شمال.

شاید ما که پرورش یافته‌ی شمال میهن هستیم، این عطر و رنگ آمیزی غریب را با این شدت احساس می‌کنیم، و مردم سایر نقاط ایران، مانند ما، گرفتار تصویر‌های ساده و زیبای شمالی طیاری نشوند، اما به هر حال، گمان نمی ‌برم که از میان ِایران گشتگان و آشنایان با شمال، کسی بتواند اصالت آثار طیاری را انکار کند.

سازمان همگام با کودکان و نوجوانان، سربلند است که یکی از آثار زیبا، ساده، مهربان و آهنگین محمود طیاری را برای کودکان منتشر می‌کند.

Print This Post Print This Post

خرداد ۱۱

سجاد صاحبان زند

نگاهی به کتاب رمان سینما، نوشته محمود طیاری

نشر قطره/۱۳۸۳
« رمان سینما» را می‌توان از دو جهت مورد بررسی قرار داد. اول آن روایتی است که کتاب را در بر می‌گیرد و دوم زبان و نثر ویژه آن است. البته بررسی هرکدام از این مقوله‌ها، قطعا به ارزیابی واحدی از کتاب می‌ انجامد و آنها را نمی‌توان چندان از هم مجزا دانست؛ زبان به روایت منجر می‌شود و روایت به زبان.
این کتاب را می‌توان روایتی نوستالژیک دانست. میانه مردی، در قالب دانای کل، گذشته خود را می‌نگارد.او روایت خود را از لحظه ی تولد می‌نویسد و از‌همین جاست که می‌توان دانای کل بودن او را دریافت. به‌طور قطع هیچ کس لحظه تولد خود را به یاد ندارد. هیچ کس نمی‌داند که پیش ازتولدش، قابله به اطرافیانش و مادرش چه گفته است. این اطلاعات را فقط می‌توان از دیگران دریافت. راوی اما به کسی اشاره نمی‌کند.به هر رو او فراتر از زمان و مکان حرکت می‌کند و به این ترتیب، چندان عمل بی توجیهی انجام نمی‌دهد. راوی دانای کل، حتی می‌تواند پیش از تولد خود را نیز روایت کند.
به این ترتیب راوی از لحظه تولد، شروع به روایت می‌کند.اما پایان داستان، مرگ راوی نیست، که اتفاق خود « رمان سینما ست».« زنم پوزحندی زد و گفت:” داشتن سه تا مهسا، بهتر از داشتن یک قلب نیست؟» و قیچی باغبانی را جای آن سه نشاند. در بازپسین دم، فقط توانستم بگویم: کاش می‌دانستم تو کدامینی؟ و رمان سینما از دستم افتاد». و در نتیجه روایت تمام نمی‌شود و شروع آن خود می‌تواند ابتدای کتاب باشد.
ادامه مطلب

Print This Post Print This Post

دی ۲۵

الهام نامی

نگاهی به نمایشنامه «مستر موش»

«مونولوگ مقام منیع، مردک کله مازو رو، می‌برم آخر‌نمایش. نترس! اگه مخاطب منه، موتورش می‌کشه پیام رو، آخر بازی هم که شده، بگیره. خب سفارش دیگه‌ای نداری؟ راستی آن جمله « دنیای کوتوله‌ها، شأن خالقان آثار ماندگار و‌هوشمند و، برنمی‌تابه» رو حذفش می‌کنم. « تقسیم غنائم کوچک در سفره خانه تئاتر، سابقه نحوستی داره» رو هم همینطور! واسه چی می خوام برش دارم ؟ای بابا، قضییه موش و گربه عبید زاکانی رو تداعی می‌کنه! آقا اینقدراستاد به ناف‌مون نبند؛ حرفت رو بزن! چیزی نداری بگی؟ خب به وقتش زنگ بزن. گفتم که هروقت دلت خواست تماس بگیر.»

این ها جملاتی‌اند از نمایشنامه «بکتاش» اثر محمود طیاری،هنگامی که شخصیت نویسنده با ناشر‌آثارش مشغول گفتگوی تلفنی است.این نویسنده که همان «بکتاش»شخصیت اصلی نمایشنامه « مستر‌موش » به قلم محمود طیاری است، به نوعی بازتاب دهنده اندیشه جست و‌جو گر نمایشنامه نویس است. « بکتاش» داستان موجز و در عین حال عمیقی را در قالب ساختاری مختص طیاری، با همان فضای مملو از درک بصری، تنش‌های غیر‌سطحی و بازی‌های زبانی در دیالوگ نویسی دنبال می کند.

«بکتاش» شخصیت اصلی این نمایشنامه و همسر سایقش اکرم، صاحب دو فرزند به نام‌های الی و بهزاد هستند. الی به همراه همسر و فرزندش و در‌خارج از کشور زندگی می‌کنند. و بهزاد و همسرش نیز ساکن شمالند. اکرم پس از متارکه ازدواج کرده است و اکنون تصمیم دارد با فراهم کردن شرایط ازدواج برای بکتاش، او را از تنهایی نجات دهد. به همین دلیل همراه با خانواده دختری که برای ازدواج با بکتاش در نظر گرفته، راهی شمال می شوند. بکتاش که سفارش بازنویسی نمایشنامه‌ای را پذیرفته است ، در حین آمد و شد مهمانان و اتفاقاتی که جریان دارد، برای سرنوشت شخصیت‌های نمایشنامه‌اش با توجه به زندگی اطرافیان، تصمیم می‌گیرد.

طیاری با دقت و حوصله کم نظیری از ذهن سیال و افسار گسیخته خود به متنی با شالوده‌ای منسجم می رسد. شخصیت‌ها به موقع و در انتخاب‌ها و گفت و شنود خود و دیگران پرداخته می‌شوند. اما آنچه طی خواندن متن، بیشتر از همه مخاطب را با هر کلمه ، جمله و عبارت خود همراه می سازد، قدرت نویسنده در به کارگیری زبان متناسب با شناسنامه هر شخصیت و تفکیک کردن دنیای ویژه آدم‌ها ست. در لا به لای این درون مایه‌های اجتماعی می‌توان به دغدغه اختلاف طبقاتی بین آدم‌هایی که جامعه اطراف بکتاش را به عنوان یک نویسنده تشکیل می‌دهد ، توجه کرد.
ادامه مطلب

Print This Post Print This Post

شهریور ۲۴

درباره‌ی کتاب «قهرمان تا نویسنده»

نوشته‌ی محمود طیاری

کتاب قهرمان تا نویسنده، تازه‌ترین اثر محمود طیاری

کتاب قهرمان تا نویسنده، تازه‌ترین اثر محمود طیاری


محمود طیاری پس
از انتشار تازه‌ترین اثر خود در بهار۸۸  که نشر افراز عهده‌دار چاپ و نشر آن بود، به بازگشایی محتواییِ این کتاب، که در پنج دفتر تدوین و تألیف شده، پرداخت؛ و گوشه‌هایی از نظرگاه‌های خود را با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در میان گذاشت.
طیاری در توضیح ویژگی کتاب «قهرمان تا نویسنده» گفت:
برای آنهایی که چیزهایی درباره‌ی ادبیات دهه‌ی چهل تاکنون، اعم از شعر و داستان، نقد و نظر و نمایش، می‌خواهند بدانند؛ و خیال آشنا شدن با دیدگاه‌ غالب و جمع، و نیز درک و برداشت مستقل یک نویسنده – در این زمینه‌ها را دارند، کتاب «قهرمان تا نویسنده»، نه یک مخزن اسرار، اما شاید صندوقچه‌ی راز‌هایی سر به مُهر، در شیوه‌ی پردازش و خلق آثار و پرسه‌ی دیرپای نویسنده درجهان بی مرزِ واقعیت و خیال، و نمایشگر دوره‌ی تکوین و شکل بندی‌های زبان و شکار لحظه و معانیِ‌ بیان است.
قهرمان تا نویسنده، اثری نیمه پژوهشی – تئوریک؛ به فشرده‌گیِ یک دوره‌ی ادبی- است و قابلیت طرح در مقاطع آموزش آکادمیکِ ادب و هنر را دارد.
این کتاب در پنج دفتر و ۳۲۸ صفحه، دارای فهرست اعلام نیز هست، به عبارتی نام بسیاری از چهره‌های بالنده‌ی ادب و هنر معاصر به ویژه دهه‌ی چهل تا کنون، در این کتاب فهرست شده است و جایگاهِ بخشی از مترجمان و منتقدان نیز در این کتاب، به احترام نام‌شان لحاظ شده است.
طیاری در پاسخ به چگونگی مطالب مندرج و فهرستِ بخشی از دفتر‌های پنج گانه، به شرح تفصیلی این دفتر‌ها پرداخت.
دفتر یکم : شامل ده گفت‌وشنود‌، و بازپرداخت به یک چهره است.


«آفرینشِ ازلی و آینده‌ی منتظر»: بُرشی کوتاه و تراژیک از زندگی یک چهره ادبی[خسرو گلسرخی ] است که بعدها سیاسی، اما ماندگار شد!
ادامه مطلب

Print This Post Print This Post

مرداد ۲۵

چاقو ضامن آهو است!
[نمایش‌ روستایی در هشت تابلو]

دختر مثل کفتره.بگیرش زود، وگرنه می‌پره!

در این نمایش، دختری به خاطر دلبستگی به مادر، با درک بالنده‌ای از کار در روستا، به پسری نه دوره گرد، اما عاشق آب و بندر، که هفت سالی هم او را نشانده و راهی‌ی آبادان است، “نه!” می‌گوید :
“مادرم  دلش  به دو چیز خوشه . به من و این چوب بستی که باهاش حصیر می‌بافه. اگه خیال می‌کنی حرفت به من کارگره، در اشتباهی. ولش نمی‌کنم بیام ، دق مرگ شه!”
“چاقو، ضامنِ آهوست!”  نوشته‌ی محمود طیاری، که بیست و سومین اثر نمایشیِ اوست، به تأکید نویسنده و لابد به خاطرِ”روی‌کردِ کارگردان‌ها به متونِ اقتباسی یا من‌‌درآوردی“، سال‌هاست معطلِ اجرا مانده است!

Print This Post Print This Post

اردیبهشت ۱۱

خط داستانی ِمسترموش/نمایش نامه

موش‌ها در پروژه‌ی گاز‌ رسانی، حفر و نصبِ اگوی فاضلاب شهری، با نفوذ در منازل و انبار‌ها، بیشترین سهم را از آذوقه و خواربار می‌برند؛ و از آنجا که در فرمول مرگ موش، از ُقرص تا اسپری و … دست ُبرده شده، با هیچ تمهیدی نمی‌شود از بین ُبردشان؛ و چون یک رنگ و هم شکلِ ‌‌‌اند، تا زمانی که دیده می‌شوند، امر بر‌ما مشتبه؛ یک، برابر جمع و، جمع، حضوری غایب و نمایشی دارد!
مرگ‌شان توهّمی بیش نیست؛ کافی‌است برای چند لحظه، عبوری منفرد، در گذر از لانه کنند؛ یا از بزنگاه خود بیرون بزنند! تا ما گیج و حیران به انکارِ مرگ‌شان بنشینیم؛
و بازی تله – موش را از سر بگیریم! ادامه مطلب

Print This Post Print This Post

اردیبهشت ۰۱




آثار تازه‌ی محمود طیاری در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود.

به گزارش خبرنگار بخش کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دو نمایش‌نامه‌ی «اپرای پیاز» و «مستر موش» و کتاب ‌«قهرمان تا نویسنده» از آثار این نویسنده هستند که در نمایشگاه ارائه خواهند شد.

به گفته‌ی طیاری، «قهرمان تا نویسنده» کتابی شبه پژوهشی – تئوریک است در پنج دفتر ۳۲۸ صفحه‌یی شامل «گفت‌وگو، نقد، نظر» و یادمان‌های تلخ و شیرین و سوگ‌مان چهره‌های مطرح ادب و هنر معاصر از دهه‌ی ۴۰ تاکنون.
او همچنین گفت، در این کتاب بر گونه‌ای از «مینی‌دایره‌المعارف» بودنش که قابلیت تدریس در دوره‌های آموزش آکادمیک ادب و هنر را دارد، تأکید دارد.
«اپرای پیاز» هم برنده‌ی جایزه‌ی اول نخستین دوره‌ی انتخاب متون برتر ادبیات نمایشی ایران در سال ۸۴ و «مستر موش» جزو پنج متن برتر دوره‌ی دوم جایزه در سال ۸۶ است.
طیاری در توضیحی درباره‌ی «اپرای پیاز» گفت: این اثر که به فاصله‌ی هفت سال از انتشار داستان کوتاه «شیروانی در باد» نوشته شده، دو زمان از مقاطع سنی و تجربی آدم‌ها، بن‌مایه‌ی قصه و نمایش می‌شود. قصه چیزی را در حال فروپاشی نشان می‌دهد؛ اما نمایش‌نامه تأثیرات جنبی و عمل‌کننده‌ی آن‌را بیان می‌کند. جنگ فضای غالب هر دوست؛ اما در نمایش‌نامه حالت پس‌زمینه دارد. کودک در قصه فقط پنج سال دارد. در ر‌ؤیاست و با یک کودکستان تنهایی، آواز می‌خواند و با یک اسب چوبی به دریا می‌زند و سوار قایق می‌شود و در موج پارو می‌زند و به جزیره‌ای زیبا می‌رسد؛ اما افسوس که از خواب می‌پرد! او هفت سال بعد، در نمایش «اپرای پیاز» پرداخت می‌شود. حالا بخشی از واقعیت را دریافته؛ عوارض جنگ و فروپاشی را دیده و به‌ دنبال تکه زمینی می‌گردد که زیر پایش سفت باشد! او در جست‌وجوی تاریخ و یادمان‌های خود است و نمی‌خواهد آن‌را از این پس، در جغرافیای درد جست‌وجو کند.
وی همچنین عنوان کرد: به آن دسته از «بدل‌نویس‌های خبری رسانه‌ها» می‌خواهم این توجه را بدهم که خبرهایی از این دست را پوچ‌مغز نکنند و اولویت درج خبر را به دوستداران «کمند» خود، که نه کم‌اند، ندهند!

آثار یادشده از سوی نشر افراز در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران توزیع می‌شوند.
محمود طیاری متولد نوزدهم اسفندماه سال ۱۳۱۷ در رشت است و از آثار پیشین او به «خانه‌ی فلزی»، «طرح‌ها و کلاغ‌ها»، «کاکا» و «پس گل من کو» می‌توان اشاره کرد.

به نقل از
isna.ir

Print This Post Print This Post

آذر ۰۸

کلک/ ۱۳۸۰
انتشارمجموعه ۱۲نمایشنامه تک پرده از محمود طیاری نویسنده پرسابقه تئاتر ایران فرصت مغتنمی است برای اهل‌نمایش و کوشندگانِ این راه و خطه ، اعم از بازیگر و طراح صحنه تا چهره پرداز و کارگردان، بویژه آنها که بخیه بر چشم و چسب بر دهان دارند و ساحتِ تئاتر ملی را با هویت باختگی شان آلوده اند .طیاری در اشاره به ‌کارُبردِ متن ، جایی گفته است :
( اینها” بدل کارها”خویِ  متن گریزی شان را  به متن ستیزی کشانده و در پستو و پسِ پشت، یا خود ” سری دوزیِ” نوشتاری می‌کنند ، یا متون آشنای ادبیات نمایشی غرب را  با اجرا های بی رمق و اقتباسی و مسروقه ی خود بی اعتبار می سازند وبا سازهای زهی و بادی، انگشت اشاره به جایگاهِ انگشت شمارِ چند نمایشنامه نویس حرفه ای و قدیمی‌تئاتر می‌گیرند و در کارِ حذفِ آنان و الگو سازیِ خودند :
” بله ، ما نمایشنامه نویس نداریم ” نه که خودمان بلدیم بچاپیم ! ” )

ادامه مطلب

Print This Post Print This Post