اسفند ۲۳

﷼﷼درمجموعه اخیر کاکا، طیاری چند اثر خیلی خوب دارد و نشان می دهد که او با همه جوانی از خیلی از نام آوران ( بند و بست چی) تهران موفق تر است و حالا چه باک که در جریده های ماهانه و هفته نامه و سه ماهنامه اسمش را چون دیگر جوانان با بسم الله می‌برند و رم کردن و نگفتنی.شاملو /مجله خوشه ۱۳۴۶
﷼﷼محمود طیاری، تنها آدمی است که به مسئله خانواده ساده و حسابی رسیده است. خانواده امروز، در شهرستان. گرفتاری ها، غم و غصه ها و جدایی با نسل ها. بالزاک بازی و فاکنر بازی و فلسفه زوال و این حرفها نه.اختلاف ساده و محسوس پدر و فرزند.ریشه کینه ها و اختلاف ها.در قصه”از هیچ شروع شد” قدرت او را در بیان ساده و قوی و تحلیل و پیش بردن حادثه و پایان دشوار می بینید.م.آزاد/آرش شماره ۷ زمستان ۱۳۴۲
﷼﷼پیش از هر چیز باید گفت که طرح نویسی در نثر فارسی کاری است به کلی تازه و سابقه یی دیرینه ندارد. و آنچه در این کتاب آمده کوششی است برای توفیق در این راه.محمود طیاری بدرون زندگی مردم گیلان رخنه کرده و چیزهاییرا که چشمهای مسافران زود گذر شاید هرگز نمی تواند مشاهده کند، دیده و بادقت و تیزبینی در قالبی ساده و موجز بیان کرده است.- ه .پارسا – پیام نوین.شماره  ۸ شهریور و مهر

۱۳۴۲

﷼﷼اما موضوعی که انکار ناپذیر بوده و هست قدرت طیاری است در گفتگوها.در ساختن جمله و گذاشتن آن توی دهان قهرمانان داستان.توانایی در به حرف آوردن آدم ها، ساده و طبیعی و راست و درست.و راستش را بخواهید در اینجاست که به طیاری حسودیم می شود. فریدون تنکابنی/بازار ویژه هنرو ادبیات – مرداد ۱۳۴۴
﷼﷼علی ایحال محمود طیاری کارش هست.خودش هم هست.کتابش از خیلی از آنها که ادعایی دارند و یال و کوپالی، هم، پرتراست و هم مضمون کتابش تازه تر و حرفهایش دلنشین تر.بدون اینکه حاوی رسالتی باشد و یا مدعی صاحب عنوانی. ع.پهلوان /مجله فردوسی ۱۳۴۸
﷼﷼می خواستم بیرون از کوشش های مداوم و مجاهدت های سرکار عالی به دوست عزیز قدیم داستان پرداز و نمایشنامه نویس و شاعر بی همتای شهرمان، استاد محمود طیاری شادباش بگویم.نمی دانم چندین و چند تن از خوانندگان (گیله وا) ستایش های خود را نثار آن هنرمند فروتن و منزوی که به جان و دل می نویسد، و به راستی نوشته های او در مرز اعجاز است با من همدل و همزبان هستند یا نه؟ داستان های گیلکی ایشان را وصف کردن نمی توان.ساخت و پرداخت داستان ها به استواری و صلابت کوه است. ترکیب ها و طنز ها وظرافت های واژگانی مبهوت کننده است.آرزو می کنم هرچه سریعتر این داستان ها جدا به چاپ برسد. گنجینه زبان گیلکی بدین مایه ها، پشتوانه استواری می یابد.دکتر محمد روشن/ گیله واشماره ۳۷ -۱۳۸۴

﷼﷼چه می‌گویم؟(گنج پنهان)به تعبیری خود نویسنده است و نه برگ هایش.فریب مان ندهد.محمودطیاری را دیر یافته ایم و نباید به این زودی اورا از دست بدهیم.فروتنی اش به ققنوس می ماند.هرچند که هیزم خیسی‌ باشد شعله‌ور و سراپا ‌گریه، اشک و ‌شعله او مقدس‌است.پرویز پورحسینی/نقش‌قلم ۱۳۷۶

﷼﷼ من با خیلی از نویسندگان به تفاوت، الفتی داشته و از محضر شریف آنها بهره ها برده ام.می دانید؟ پابرجا ترین شان محمود طیاری است که با من شروع کرد، و حتی زودتر از من شروع کرد و تا به امروز هم بیست نمایشنامه کوتاه و بلند منتشر کرده است.اوج این نمایشنامه ها آن تریلوژی طرح یونانی است.(مارنقره)، (چل گیس خاتون)، (عروس زره پوش)که در صحنه بندی و قوت ریتم و یک زبان با عشوه بسیار فشرده، از سه گانه های متمایز معاصر است. اکبر رادی – مکالمات ۱۳۷۹

﷼﷼زبان و نثر او، هرگز آن چیزی نیست که آن را با عنوان زبان و نثر استاندارد می‌شناسیم.او لحن بخصوص خود را دارد و می کوشد که نثر” ویژه طیاری” را داشته باشد.این نثر از شروع کتاب خود نمایی می‌کند و تا آخر کتاب، به طور یکسان خود را حفظ می‌کند.جمله های طیاری اغلب بلندند و نحو فارسی را به چالش می کشند:”سپیده‌ دم‌، در بازی‌ِ شطرنجی‌ِ هوا، آنجا که‌ بر بام‌ خزه‌پوش‌ِ سفال‌، سوزنی‌ِ آسمان‌، با گل‌بـُته‌های‌ ابرِ ترمه‌ می‌سوزد، من‌ بر خشت‌می‌افتم‌.” از بخش یکم”رمان سینما/نشر قطره” او در این سطر به جای کلمه گرگ و میش به بازی شطرنجی هوا اشاره می‌کند و همین نکته هاست که نوشته او را به شعر نزدیک می‌کند.سجاد صاحبان زند/کتاب هفته  شنبه ۲۵ تیر  ماه۱۳۸۴

﷼﷼ رمان سینما، اگرچه حادثه ی غیر منتظره ای در رمان امروز ایران نیست، امّا آنقدر فرازمند و شاخص است که می تواند در ‌ مقابله با امثال و اقران خود و انگشت شمار رمان هایی که در سال های اخیر چاپ شده است فراتر بایستد و ببالد و آوازه در افکند که چیزی بر حیثیت رمان فارسی افزوده است.این امتیاز البته نه در فرم و شکل ساختاری اثر جدید طیاری، که در مضمون و خلق لحظات ناب یک زندگی درشکل داستانی نیز، قابل تامل است.  غلامرضا مرادی–  اعتماد ۱۳۸۴

نوشته شده توسط admin


نظر بدهید