اردیبهشت ۲۱

تبخال

از چه ای دل آشنا بگرفته‌ای یار دگر
کوی خوبان هیچ می‌‌‌نیابی غمخوار دگر
دانه‌ی یاقوت، ما را سینه‌ی دیوار بُرد
شرم آسان می‌نماید سرخی‌اش بار دگر
دست و پایی می‌زنیم و در مسیر یاد‌ها
عمر کوته گر شود، ارزد به تیمار دگر
ما که شیداییم و پیداییم بر تو نازنین
عشق رخ بنمود و ما را نیست دلدار دگر
او چه می‌داند که ما اوییم و، هر ذره از او
ذرّه گر مانَد به او، آخر چه آزار دگر
خار چون بر پا رود، ما نیز پا، بر دل نهیم
گُل به سینه داشتیم، برپا اگر خارِ دگر
بر لبانش گر لبی افتاد تبخال‌ش نگر
خال مه رویان کی روید به گلزار دگر (۱)
???
محمود طیاری
رشت آذر ۹۷—————————————————
(۱) حافظ :
 در‌ ازل داده است مارا ساقیِ لعل لبت
 به جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز

نوشته شده توسط admin


نظر بدهید