اردیبهشت ۲۱


شمع مزار

عاشق شدن نه دست من است و نه دست تو
شاید شد که بنویسند پای چشم مست تو
ما دست خواجگانِ شعر از پشت بسته‌ایم
گویم همواره حافظا، باز نازِ شصت تو
دیوانگی‌ست جمله بپایت گنه نوشت
فتوای چشم توست ز روز الستِ تو!
ما غرقِ آن نگاه، ته دریا می‌شویم
کی شد حریف موج، بلندایِ پست تو
در رانشِ نگاهِ تو سینه شکافتیم
ای وای پیوندِ با تو و، ناگه گسست تو!
هجرانی‌ات ز آن من و، شعرم برای توست
تا هست گرچه روشنای جانم به دست تو
در کوچه باغ یاد تو، گلاویز کی شویم
ناخورده جام باده، شدم باز مست تو! .?⚘?.
محمود طیاری
رشت. شهریور ۱۳۹۷٫

نوشته شده توسط admin


نظر بدهید