اردیبهشت ۲۳
لب جویی
???
راه تو مرا ُبرد به سمتی و به سویی
به به چه گلی بود، چه عطری و چه بویی
هر ذره غباری ز پس پای تو برخاست
ما را همه عمریست کناری لب جویی
من هیچ نگفتم، نه که بشنیدهام از تو
دل بر تو دهم گر بشود بر سر مویی
گر عمر دهم، از تو بگیرم به یکی جام
تا تازه کنم عمر، شبی را به سبویی
آنگه که به وقت است مرا اِذن تو برپا
از بوسهی تر، با تو بگیرم وضویی
با بال تو، پرواز مرا سوی افقهاست
آنجا که ملائک همه بنشسته به کویی
با تو دلکی باز گشایم به یکی راز
عمری بنشستم که ببینم ز تو رویی!
محمود طیاری
رشت – آبان ۱۳۹۸
???
اجرای هنرآموز تئاتر: حمیده رجب زاده